آیا رواندرمانی مؤثر است؟
جان فردریکسون/ روان‌درمانگر
ترجمه: بابک شریف زاده/ روان‌درمانگر 

حدود ۵۰٪ از بیماران به شرط مشارکت و پیش از موعد ترک نکردن روان‌درمانی، به طور معناداری با اندازه‌ی اثری بین ۰.۶۸ تا ۱.۵۱ بهبود می‌یابند (لامبرت و اوگلز، 2004؛ شدلر، 2010؛ ومپلد، 2001، 2007، 2013).

با در نظر گرفتن اینکه اثر دارونما (پلاسیبو) حدود ۰.۲۵ بوده و داروهای روانی اندازه‌ی اثری حدود ۰.۳ دارند، روان‌درمانی می‌تواند بسیار مؤثر باشد. با این حال، ۴۰ تا ۵۰٪ از بیماران پیش از آنکه بهره‌ای از روان‌درمانی ببرند آن را رها می‌کنند (ویرزبیکی و پکاریک، ۱۹۹۳).

مطالعه‌ای (لمبرت و همکاران، 2005)نشان داده است که روان‌درمانی حال ۸٪ از بیماران را بدتر می‌کند! و حتی زمانی که بیماران از درمان بهره‌ می‌برند، بین ۳۵ تا ۷۰٪ از آنها بعداً عود می‌کنند (ویبورگ و دال، ۱۹۹۶).

به این موضوع فکر کنید: تنها حدود نیمی از بیماران از درمان سود می‌برند. و پس از آن هم تقریباً نیمی از آنها دوباره عود می‌کنند. چرا؟

غالب مدل‌های درمانی در مواجهه با بیماران آسان مؤثر هستند. می‌دانید: آنهایی که جوان، بالغ، بلیغ، با بینش و با انگیزه هستند. آنهایی که به ندرت می‌بینیم. با این حال، همین مدل‌های درمانی در برابر بیمارانی که در کلینیک‌ها و مطب‌های ما حاضر می‌شوند بسیار کمتر مؤثر هستند: آنهایی که تشخیص‌های متعدد، بیماری‌های جسمی، اختلالات شخصیتی یا افسردگی مقاوم به درمان دارند.

این مشکل چه تأثیری بر روان‌درمانگران دارد؟ اورلینکسی و رانستاد (۲۰۰۵) دریافتند که اکثر درمانگران احساس می‌کنند که می‌توانند با بیماران خود ارتباط ایجاد کنند. اما ۷۶٪ از آنها اذعان دارند مهارت‌های لازمی را که می‌تواند در بیماران انگیزه‌ی کار سخت در روان‌درمانی را ایجاد کند، ندارند و نمی‌دانند چگونه از تکنیک‌های مشخص در مواجهه با بیماران خاص استفاده کنند.

و چه تعداد از این پزشکان با تحصیلات عالی و باتجربه احساس تسلط می‌کنند؟ کمتر از ۴۷٪.؛ و در ادامه خواهید دید که متاسفانه حتی این تخمین نیز اشتباه است.

رشته‌ی ما جوان است، کمی بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. ما نظریه‌های خوبی داریم. ما داده‌های فراوانی داریم. ما بیش از ۴۰۰ مدل روان‌درمانی داریم. اما هنوز در مورد اینکه درمانگران برای مؤثر بودن [در روان‌درمانی] باید چه مهارت‌های پایه‌ای را یاد بگیرند، توافقی نداریم. ما هنوز بدنه‌ی تحقیقی وسیعی که نشان دهد سوپرویژن یا آموزش روان‌درمانی به ارتقای نتایج منجر می‌شود؛ نداریم. و در نتیجه، نتایج کار بالینی در ۵۰ سال گذشته بهبود نیافته است (اِکِر، ۲۰۱۵).

به جای تمرکز بر مهارت‌های خاصی که درمانگران باید یاد بگیرند، حوزه ما درگیر یک جنگ بیهوده بوده است. “مدل درمانی من از مدل درمانی تو بهتر است.” درحالیکه، تحقیقات هنوز از هیچ مدل خاصی به عنوان مدلی که به طور منحصر به فرد برای همه بیماران مؤثرتر از مدل دیگر باشد؛ پشتیبانی نمی‌کند. من در زمانی آموزش دیدم که روانکاوی ایده‌آل‌سازی شده بود و سایر مدل‌ها بی‌ارزش تلقی می‌شدند. امروزه CBT اغلب ایده‌آل‌سازی شده و روانکاوی بی‌ارزش تلقی می‌شود. متأسفانه، این الگوی غیرمنطقی ایده‌آل‌سازی و بی‌ارزش‌سازی برای گرفتن سهمی از بازار، ما را از کار سخت تعیین مهارت‌های لازم برای شایستگی درمانی و سپس آموزش و یادگیری آن مهارت‌ها، منحرف کرده است.

آیا روان‌درمانی مؤثر است؟ بله.

برای مؤثر واقع شدن رواندرمانی به چه مهارت‌هایی نیاز دارید؟ وظیفه ما در اینجا تعیین کردن آن مهارت‌های فرانظری است که باید بیاموزیم تا سریع‌تر به روان‌درمانگران موثری بدل شویم.

 

Bibliography

Ecker, B., Ticic, R., Hulley, L. (2012) Unlocking the Emotional Brain: Eliminating symptoms at their roots using memory reconsolidation. New York: Routledge
Lambert, M. J., Ogles, B.M. (2004) The efficacy and effectiveness of psychotherapy. In J. Lambert (Ed.) Bergin and Garfield’s Handbook of Psychotherapy and Behavior Change. (5th Edition). Pp. 139-153. New York: Wiley
Orlinsky, D, Ronnestad, M. (2005) How Psychotherapists Develop: therapeutic work and professional development. Washington, D.C.: American Psychological Association
Shedler, J. (2010) The efficacy of psychodynamic psychotherapy. American Psychologist, 65, 98-109
Wampold, B.E. (2001) The great psychotherapy debate. Mahway, N.J.: Lawrence Erlbaum Associates
Wampold, B.E. (2007) Qualities and actions of effective therapists. Washington, D.C.: American Psychological Association, Continuing Education Directorate
Wampold, B.E. (2013) The Great Psychotherapy Debate. Revised. NY: Routledge
Wiborg, & Dahl (l996). Does brief dynamic psychotherapy reduce relapse rate of panic disorder? Archives of General Psychiatry, 53, 689-94
Wierzbidki, M. & Pekorik, G. (l993) A Meta-Analysis of psychotherapy drop out. Professional Psychology: Research and Practice, 24, 190-195

Jon Frederickson, https://deliberatepracticeinpsychotherapy.com/articles-on-therapist-development/

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *